یهویی های خودم...



زندگی داشت سلانه سلانه پیش میرفت. جلویش را گرفتم و پرسیدمچرا اینقدر آرام میروی؟» لبخندی زد وگفت من آرام نمیروم، این شمایید که تند میروید و لحظه ها را از دست میدهید، به پشت سرت نگاه کن.» و به راهش ادامه داد.

     متوجه منظورش نشدم. زندگی همینطور پیش می رفت و دور می شد.به پشت سرم نگاهی انداختم. دالانی پر از تصویر را پیش رویم دیدم. زیاد طول نکشید که بفهمم آنها خاطرات من هستند.محو آنها شدم. چیز زیادی از آنها را به خاطر نداشتم. چراکه هرگز به آن لحظات توجه نکرده بودم. وقتی به ابتدای دالان رسیدم، مرگ را دیدم که با وقار ایستاده بود.لبخندی زد و گفتاین آخرین لحظه تو بود. باید برویم.» تازه منظور زندگی را فهمیده بودم.


http://mozouazad.blog.ir/post/20



به نام خودتسلام

تو را کجای دل ناآرامم بیابم ک همیشه بزرگوارانه و کریمانه هستی و عنایت میکنی.و نمیبینمتنمی یابمت

دلتنگت میشوم و افسوس ک انگار نیستی

دلتنگت میشوم و نگران میشوم ازینکه ندارمت و غافل میشوم ک هستی هماره .ورنه من کجا و نامت بر صفحه کلید مجازی ام کجا؟؟؟؟

ببخش ک آمده ای و هستی و صاحبخانه ای و نمی بینمت و غریب می پندارمت و گویی با یک دست پس میزنم و با دستی پیش میکشم

گویی منکر میشوم بودنت را آنگاه ک غرق میشوم دنیای حقیری را ک پر رنگ و لعاب است و 

گویا میخواهمت با تمام وجود آنگاه ک محتاج میشوم دنیا را .باز هم همه چیز ختم به دنیاستک میخواهم نباشد بی تو.

ک راست میگفت ارباب ک آنکس ک تو را دارد دنیا را چ حاجت است؟ و آنکس ک تو را ندارد دنیا را چ کند؟؟؟؟

خدای منمهربانم.عزیزترینمدلتنگت شده ام

 این بار بی هیچ بهانه ای.

ب گمانم فقط خودت را دوست دارم

اما اگر تو را دوست دارم پس چرا اینقدر از تو دورمپس چرا شبیه تو نیستم

پس چرا دیر دلتنگت میشوم

چرا بی تاب همیشگی کوی تو نیستم.

چرا در ماه رجب هم آواره ی کویت نشده ام

خدای خوبم

خدایی ک خداوندگاری ات را شرمسارم

خدایی ک مهربانی بی دریغت را شرمنده ام

خدایی ک بی تو هیچ ندارم و هیچ نیستم

شکر ک آمدی .نه بهتر است بگویم ک شکر که ره دادی حضور یابم

حتی بقدر لحظه ای و درنگی

حتی با همین چند واژه ی حقیر و  قاصر.

با تمام وجود دوستت دارم

از درگاهت مران.نهبه زور هم ک شده دلسوخته ی همیشگی درگاهت نگاهم دار.

خدایا خودت دعایمان کن

راستی میدانم روسیاه ترینم.اما میخواهم تعجیل در فرج مولایمان را بخواهم

میخواهم سلامتی مولایمان و نائبش را بخواهم.

میخواهم نصرت رزمندگانمان را بخواهم

میخواهم رحمت و غفران آنان را بخواهم ک دستشان کوتاه است.

میخواهم شفا بخواهم برا همه ی بیماران روحی و جسمی.

میخواهم بندگی ات را مخلصانه بخواهم برای همه مان.

میخواهم خودت را بخواهمخودت گفتی الیس الله بکاف عبده


نتیجه تصویری برای الیس الله بکاف عبده

همیشه بر لبانم 
الهی وربی من لی غیرک  جاری بود
تا اینکه دیدم بر مصحف شریفت نوشته بودی
الیس الله ب



تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معرفی شرکت اسپیلت البرز کارنیوال | مجله تفریحی و سرگرمی شیلات و علوم آبزیان Aryan83.ir ارائه دهنده خدمات تبلیغاتی در ایران متن آهنگ | متن موزیک | تکست آهنگ آموزش حرفه و فن زنان نام آور ایرانی